عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 28 مرداد 1392
بازدید : 366
نویسنده : آرمان راد
 
این پست رو حتما حتما بخونید
شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست.
 
میگن عروس رفته تو اتاق
 
لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته،
 
در را هم قفل کرده. دامادسروسیمه پشت در راه
 
میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه.مامان بابای
 
دختره پشت در داد میزنند: مریم ،
 
دخترم ، در را باز کن.مریم جان سالمی ؟؟؟
 
آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده
 
در رو می شکنه میرند تو.مریم ناز مامان بابا
 
مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده.
 
لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ،
 
ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه
 
نگاه می کنند. کنار
 
دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده.
 
بابای مریم میره جلو
 
هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ
 
را بر میداره، بازش
 
می کنه و می خونه :
 
 
سلام عزیزم. دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو.
 
آخه اینجا آخر خط
 
زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه نه اینکه
 
همیشه آرزوت همین
 
بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که بدونی تا آخرش رو
 
حرفام ایستادم. می بینی
 
علی بازم تونستم باهات حرف بزنم.
 
دیدی بهت گفتم باز هم با هم حرف می زنیم. ولی کاش منم
 
حرفای تو را می
 
شنیدم. دارم میرم چون قسم خوردم ، تو هم خوردی، یادته؟! گفتم
 
یا تو یا مرگ، تو
 
هم گفتی ، یادته؟! علی تو اینجا نیستی، من تو لباس عروسم ولی
 
تو کجایی؟! داماد
 
قلبم تویی، چرا کنارم نمیای؟! کاش بودی می دیدی مریمت چطوری
 
داره لباس
 
عروسیشو با خون رگش رنگ می کنه. کاش بودی و می دیدی مریمت
 
تا آخرش رو
 
حرفاش موند. علی مریمت داره میره که بهت ثابت کنه دوستت داشت.
 
حالا که
 
چشمام دارند سیاهی میرند، حالا که همه بدنم داره می لرزه ،
 
همه زندگیم مثل یه
 
سریال از جلوی چشمام میگذره. روزی که نگاهم تو نگاهت گره خورد،
 
یادته؟! روزی
 
که دلامون لرزید، یادته؟! روزای خوب عاشقیمون، یادته؟!
 
نقشه های آیندمون، یادته؟!
 
علی من یادمه، یادمه چطور بزرگترهامون، همونهایی که همه
 
زندگیشون بودیم پا روی
 
قلب هردومون گذاشتند. یادمه روزی که بابات از خونه
 
پرتت کرد بیرون که اگه دوستش
 
داری تنها برو سراغش.
 
 
یادمه روزی که بابام خوابوند زیر گوشت که دیگه حق نداری
 
اسمشو بیاری. یادته اون
 
روز چقدر گریه کردم، تو اشکامو پاک کردی و گفتی گریه
 
می کنی چشمات قشنگتر
 
می شه! می گفتی که من بخندم. علی حالا بیا ببین چشمام
 
به اندازه کافی قشنگ
 
شده یا بازم گریه کنم. هنوز یادمه روزی که بابات فرستادت شهر
 
غریب که چشمات تو
 
چشمای من نیافته ولی نمی دونست عشق تو ، تو قلب منه نه
 
تو چشمام. روزی که
 
بابام ما را از شهر و دیار آواره کرد چون من دل به عشقی داده بودم
 
که دستاش خالی
 
بود که واسه آینده ام پول نداشت ولی نمی دونست آرزوهای من
 
تو نگاه تو بود نه تو
 
دستات. دارم به قولم عمل می کنم. هنوزم رو حرفم هستم
 
یا تو یا مرگ. پامو از این
 
اتاق بزارم بیرون دیگه مال تو نیستم دیگه تو را ندارم. نمی تونم
 
ببینم بجای دستای
 
گرم تو ، دستای یخ زده ی غریبه ایی تو دستام باشه. همین
 
جا تمومش می کنم.
 
واسه مردن دیگه از بابام اجازه نمی خوام. وای علی کاش بودی
 
می دیدی رنگ قرمز
 
خون با رنگ سفید لباس عروس چقدر بهم میان! عزیزم دیگه نای
 
نوشتن ندارم. دلم ب
 
رات خیلی تنگ شده. می خوام ببینمت. دستم می لرزه. طرح
 
چشمات پیشه رومه.
 
دستمو بگیر. منم باهات میام ….
 
پدر مریم نامه تو دستشه ، کمرش شکست ، بالای سر
 
جنازه ی دختر قشنگش
 
ایستاده و گریه می کنه. سرشو بر گردوند که به جمعیت
 
بهت زده و داغدار پشت
 
سرش بگه چه خاکی تو سرش شده که توی چهار چوب در
 
یه قامت آشنا می بینه.
 
آره پدر علی بود، اونم یه نامه تو دستشه، چشماش قرمزه،
 
صورتش با اشک یکی
 
شده بود. نگاه دو تا پدر تو هم گره خورد نگاهی که خیلی
 
حرفها توش بود. هر دو
 
سکوت کردند و بهم نگاه کردند سکوتی که فریاد دردهاشون بود.
 
پدر علی هم اومده
 
بود نامه ی پسرشو برسونه بدست مریم اومده بود که بگه
 
پسرش به قولش عمل
 
کرده ولی دیر رسیده بود. حالا همه چیز تمام شده بود و
 
کتاب عشق علی و مریم
 
بسته شده. حالا دیگه دو تا قلب نادم و پشیمون دو پدر مونده
 
و اشکای سرد دو مادر
 
و یه دل داغ دیده از یه داماد نگون بخت! مابقی هر چی مونده
 
گذر زمانه و آینده و باز
 
هم اشتباهاتی که فرصتی واسه جبران پیدا نمی کنند…

تاریخ : یک شنبه 13 مرداد 1392
بازدید : 410
نویسنده : آرمان راد

 

روش های پیدا کردن خواستگار (طنز)

                       

1)روش جزوه ای(مخصوص دانشجویان): در این روش شما در راه پله دانشگاه کمین کرده و مقداری برگه دستتون میگیرید و سوژه مورد نظر رو مد نظر گرفته,در این هنگام برخورد شدیدی با طرف کرده و برگه ها پخش زمین میشود و شادوماد خم میشه برگه ها رو جمع کنه و ی دل نه صد دل زیرچشی عاشق شما میشه

شانس های ازدواج : دکترx, مهندس y, من و....(کمترین احتمال)

2)روش اشرف خانومی: در این روش شما به همراه اشرف خانوم و دوستان دم در نشسته و سبزی پاک میکنید, کلم خورد کرده و سرکه اضافه میکنید,پس از چند روز آنها شما را عروس گلم صدا کرده و صاحب خواستگار میشوید.

شانسهای ازدواج: رضا کچل, اکبر قصاب, علی مکانیک, موری عقرب, بهزاد کلاغ من و....

حتما ادامه مطلب رو بخونید.


تاریخ : یک شنبه 13 مرداد 1392
بازدید : 357
نویسنده : آرمان راد

هر کجا هستی باش ، به درک

پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال خودت!!!

اصن خاک تو سرَت …

((سهراب سپهری اعصابش خورده هیچی نگید))


تاریخ : یک شنبه 13 مرداد 1392
بازدید : 398
نویسنده : آرمان راد

من و تو پشت پناه همیم ولی هر دومون دستامون خالیه
باید جای من باشی تو زندگی بفهمی نداری چه بد حالیه

باید جای من باشی تا حس کنی چقدر سخته عشقت بلرزه صداش
ببینی چطور حاظری جونتو بدی تا یه رویا بسازی براش

من از دلخوشی های این زندگی مگه چی به جز حقمو خواستم
یه دنیا زمین خوردم از بچه گی که یه جا رو پای خودم وایسام

تو میتونی مرهم بسازی از عشق که زخمات ٬ زخم های کاری نشن
یه چیزی باید باشه تو زندگی که حرفای خوبت شعاری نشن
تو این روزگار عجیب و غریب > تو با با عشق موندی کنارم هنوز
ازم هیچ چیزی نمیخوای چون > چقدر بشنوی ندارم هنوز

آدم وقتی پای دلش واسته تهش هر چی باشه خودش خواسته
آدم تا نمونه به پای خودش نمیتونه به پای کسی واسته

تو با عشق موندی کنارم که من یه جایی تو این زندگی گل کنم
تو رو دوست دارم همین کافیه ! یه دنیا رو با تو تحمل کنم


تاریخ : یک شنبه 13 مرداد 1392
بازدید : 347
نویسنده : آرمان راد

هی بگین انگلیسی آسونه...!!!

سه جادوگر به سه ساعت سواچ نگاه میکنند؛

کدام جادوگر به کدام ساعت نگاه میکند . .

حالا به انگلیسی ترجمه کن!!!!! .

Three witches watch three Swatch watches Which witch watch which Swatch watch

روایت داریم 3نفر بعد از خوندن این دیوونه شدن 


از همه چی هست اینجا

شما جزء کدام گروه سنی هستید؟؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان   پاتوق  و آدرس   armanrad.lxb.ir   لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 384
بازدید کل : 34654
تعداد مطالب : 383
تعداد نظرات : 154
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


شبی در کهکشانها


دانلود آهنگ

RSS

Powered By
loxblog.Com